پروندۀ کشور مالی : صدای بی صدایان
ترجمه توسط حمید محوی ترجمه توسط حمید محوی

مالی در التهاب دردناک :

بررسی توسط تاهیرو باه 
Tahirou Bah

18  آوریل 2012


Investig’Action

Dossier Mali: la voix des sans-voix

سایت میشل کولن

 

(بخش دوم در گاهنامۀ هنر و مبارزه)

 

http://www.michelcollon.info/Le-Mali-dans-la-tourmente-mise-au

 

انوستیگ آکسیون به شکل انحصاری سخنرانی نویسندۀ مالی تاهیرو باه را پیرامون بحران مالی منتشر می کند. تاهیرو باه از اهالی سگو، شهری که خاصه به دلیل مقاومتش شهرت دارد. او عضو دفتر سیاسی حزب چپ مالی است (اتحاد آفریقا برای دموکراسی و استقلال). او روی موضوع مالی خیلی فعال است و به ویژه کتاب «مالی : روندی دائمی» را به رشتۀ تحریر آورده است و جهان سیاست را در مالی به دقت نشان می دهد.


1) میراث مارس 1991 (قیام مردمی علیه موسی ترااوره)، و برقراری دموکراسی،

و تعدد احزاب در مالی

 

میراث مارس 1991 به مردم مالی تعلق دارد. بن مایه مردم، شیوۀ بیان مبارزاتشان برای دموکراسی، استقلال، حاکمیت مردم، ناامیدی ها و شکست هایشان است. هر فرد از اهالی مالی در اعمال، افکار و احساساتش، و حتی هدر مخالفتهایش چیزی به این تحرک عمومی افزوده است. این میراث دموکراتیک به عموم مردم مالی تعلق دارد و هیچکس حق ندارد این سرمایه را از آنها بگیرد و یا از آن خود دارد و یا آن را بفراموشی بسپارد...

مطمئنا، مانند هر تحول تاریخی، ظهور دموکراسی در مالی طی سال 1991 پیش قراولانف مبلغان و پیشگامان خاص خود را داشته است. ولی چنین امری به هیچ عنوان نفی پدرخواندگی بازیگران اصلی آن یعنی مردم مالی نیست.

مارس 1991 نمی تواند توسط هیچکس ربوده شود و علیه هیچکس بکار برده شود. مارس 1991 اکنونی را تعریف می کند که باید با گذشته پیوند زده شود، زیرا مردم تنها در پذیرش مسئولیت خودشان بالغ و بزرگ هستند، با هر عقیده ای (خوب یا بد) که بتوانیم دربارۀ آن داشته باشیم. تاریخ حوادث مارس 1991 یک آموزش است. چنین تاریخی سرنوشت مردم مالی را در آرزومندیهایشان برای آزادی و نیل به پیشرفت، مبارزۀ شجاعانه، پیروزیها، شکست ها، تضادهای سیاسی و اجتماعی نشان می دهد، و به همینگونه بازنمائی مرزهائی است که واقعیت بر آنها تحمیل می کند.

ایجاد دموکراسی در کشور مالی به سال 1991 باید ما را بفکر وادارد و تا جائی که می توانیم برای درهم نوردیدن افق های دورتر از آن درس بیاموزیم.


2) کودتای دائمی «امدو تومانی توره» (ا ت ت) علیه مردم مالی

Amadou Toumani Touré - ATT

پس از مبارزات طولانی مردم علیه حکومت دیکتاتوری از سال 1968، سرانجام پس از 23 سال مبارزه حکومت جنایتکار خون ریز و جنایتکار اقتصادی ژنرال موسی ترااوره را سرنگون کردند. کودتای سرهنگ دوّم امدو تومانی توره (مخفف به آ ت ت)، شب 25 مارس 1991، واکنشی بود از سوی جناح ارتجاعی و فرصت طلب ارتش برای پشت پا زدن به خیزش مردمی و میهن پرستانه، و موجب شد که منطق و روند کودتای دائمی و پی در پی علیه مردم مالی و نمایندگان بر حق آنها رواج پیدا کند. در نتیجه، امدو تومانی توره طی مارس 1991 به قهرمان تقلبی تبدیل شد. او را در اشکال آرمانخواهانه معرفی کردند و رسانه ها تا سر حدات مسخره گی در بازنمائی او پیش رفتند.

در واقع اگر چه امدو تومانی توره (با چاقوئی که  زیر گلویش گذاشتند) پس از انتخابات عمومی 1992، قدرت را به غیر نظامیان تحویل داد، ولی برای هر مشاهده گر آگاهی روشن بود که این جریان یک شعبده بازی سیاسی-نظامی چیز بیشتری نیست، ابتدا در کوتاه مدت طبقۀ سیاسی حریصی را به قدرت رساند تا نخبگان وابسته و معامله گر(کمپرادور) جدیدی را ایجاد کند، و سپس راه بازگشت امدو تومانی توره برای بازسازی قدرت او را هموار سازند.

بر این اساس، فکر می کنم که مالی از این تاریخ با ریتم و آهنگ کودتاهای پی در پی زندگی می کند که توسط بخبگان سیاسی نظامی با دقت طراحی شده است.

از سال 1992 تا 2002، برگزیدگان نظامی سیاسی تبهکار تمام اموال دولت را به نفع خودشان از آن خود ساخته اند : حسابهای بانکی، ویلا، باغ، اتومبیل لوکس، کاخ : لوکس مطلق، و در عین حقوق اجتماعی و فرهنگی مردم ما را به جویبار انداختند...

 3)باز سازی

کاندیدای مستقل امدو تومانی توره که با کلاهبرداری انتخاب شد دو هدف بزرگ داشت :

1- ترمیم اعتبار شخصیت های قدیمی نظام دیکتاتوری

2- تحکیم کودتای دائمی اش علیه مردم مالی.

بر این اساس بود که با شوخی و مسخره گی برای راه گم کردن، هدایت کشور را بدست گرفت. اقتصاد کشور را به زانو درآورد، و سپس دست گذاشت روی انبار سلاح های قدیمی ارتش مالی که قویا به دلیل تنظیمات ساختاری و نظریات مشاوران نظامی فرانسوی و آمریکائی در حال رکود بسر می برد. با داروی جادوئی سازشکاری،  مجلس ملی با اکثریت حاکم باند چپاولگران کشور. امدو تومانی توره در مورد این کاریکاتور مسخرۀ دموکراسی شوخ طبعی خاصی داشت، و آن را الگو و نمونه می دانست. طی ده سال، این آقا، برای پاسخگوئی به طرح های سیاهش، و با پشتیبانی طبقۀ سیاسی روشنفکری حریص، تمام قدرت را به انحصار خودش درآورد و دموکراسی را به بند کشید و هر صدای معترضی را هر چند مختصر به سکوت واداشت.

 

4)اصلاحات قانونی امدو تومانی توره به سال 2012

اگر فردی علیه مالی کودتا کرده باشد، نامش امدو تومانی توره است. در واقع پس از فرامین، تلاش های ناامیدانه برای سومین مجوز قانونی برای انتخاب ریاست جمهوری، امدو تومانی توره «نابغۀ جهان اسرار» حرف آخر خود را نزده بود. نمی دانم از کجا و شاید با همکاری یارانش، فرمول جادوئی «همآهنگ سازی مجوز» را پیدا کرد. از این پس کاملا روشن بود که اصلاحات او مالی را مستقیما به سوی چهارمین جمهوری هدایت می کند و عملا آن را در دوران گذاری قرار می دهد که نام اصلی خودش را معرفی نمی کند. بر این اساس امدو تومانی توره می توانست از دو سال «همآهنگ سازی» یعنی دو سال بیشتر ماندگار شدن در پست ریاست جمهوری برخوردار شود، زیرا مجوز مجلس ملی را دو سال افزایش دادند، و ریاست جمهوری نیز تا 2014 تمدید شد تا با مجوز نمایندگان شهرداری همآهنگ شود (یادآوری کنیم که بر اساس قوانین انتخابانی در مالی، انتخابات شهرداری دوسال پس از انتخابات ریاست جمهوری و قانونگذاری برگزار می شود).

در واقع، مردم مالی، تا اینجا در مقابل قلتک و خیانت بسیاری از رهبران تشکلات سیاسی که هرگز به آرا و نظریات عمومی مراجعه نکرده اند به شکل منفعل باقی ماندند و نمی توانستند این شربت جادوئی را برای هذیان گوئی بیشتر بنوشند.

به همین علت بود که سازمان های دموکراتیک از هر دار و دسته ای که بودند پیرامون «انجمن به قانون اساسی من دست نزن» جمع شدند تا جلوی این جریان را بگیرند.

5) شورش کولی های طوارق یا جعبۀ جادوئی

تا اینجا همۀ امور بر وفق مراد امدو تومانی توره پیش رفته بود. ولی اصطلاحات قانون اساسی به هیچ عنوان نمی توانست تحقق یابد. مردم مالی راه را بر این اصلاحات بستند، در نتیجه چه باقی می ماند بجز باز کردن در جعبۀ جادوئی یعنی شورش کولی های قوم طوارق، بزرگترین جراحت کشور ما.

وقتی بحران لیبی به تاریخ فوریۀ 2012 شروع شد، خود امدو تومانی توره صراحتا جوانان قوم طوارق را تشویق می کرد که به مبارزان مدافع قذافی بپیوندند، که به عبارتی مالی را تحت قیومیت خود داشت. علاوه بر این به احتمال قوی امدو تومانی توره با القاعدۀ مغرب اسلامی در تماس یوده، زیرا رهبر فعلی گروه تروریستی انصار دین، لیاد علی(1) که کیدال و تومبوکتو را تصرف کرده است، همان سفیر قدیمی مالی در عربستان سعودی است که توسط خود امدو تومانی توره برگزیده شده بود.

می دانیم که لیاد علی به خاطر قاچاق مواد مخدر و رابطه با اسلامگرایان از عربستان سعودی اخراج شده بود، و در عین حال می دانیم که هواپیمای انباشته از کوکائین که در وسط صحرای مالی فرود آمده بود، امدو تومانی توره هیچ واکنشی نشان نداد، و بخاطر همین موضوع صدای تمام نیروهای دموکراتیک در مالی به خشم آمده بودند. و باز هم می دانیم که و منابع مطمئنی به ما گزارش دادند که خلبان هواپیمای فرود آمده بخاطر خدماتش از سوی امدو تومانی توره ارتقاء درجه گرفته و به پاس همین خدمات به مقام فرمانده در بطن نیروهای هوائی مالی برگزیده شده است. بر این اساس من فکر می کنم که امدو تومانی توره در شمال مالی قاچاق مواد مخدر به راه انداخته بوده است.

پس از سقوط قذافی، صدها جوان طوارقی با اسحه و تجهیزات به مالی بازگشتند. امدو تومانی توره با شکوه خاصی از آنها استقبال بعمل آورد، به آنها پول داد، ولی آنها را خلع سلاح نکرد. هدف او ایجاد هرج و مرج در شمال مالی بود، و تصور می کرد که می تواند آن را تحت نظارت خود بگیرد و بر این اساس مانع انتخابات شود. ولی جریان به شکل دیگری رویداد، زیرا جنبش رهائی بخش ملی آزاواد(2) با بنمایۀ سیاسی تر و ساختاری منسجم تر از تمام شورشهای پیشین، خیلی زود پیشی گرفت و ابعاد وسیعی را پوشش داد. برای آشنائی بیشتر با تصویر حقیقی ژنرال امدو تومانی توره (که خود را کارشناس ماهر جنگی معرفی می کرد، دائما به مالی ها درس می داد و یادآوری می کرد که او جنگ دیده است و می داند از چه چیزی حرف می زند و به عنوان ژنرال و مأمور قدیمی سازمان ملل متحد برای حفاظت از صلح در آفریقای مرکزی...) بد نیست بدانیم که این آقا سربازان تازه وارد ارتش مالی را بی هیچ آموزش معنی داری و بی هیچ تجربه ای و بی آن که با شرایط آب و هوائی صحرا عادت داشته باشند به جبهۀ شمال کشور می فرستاد. در نتیجه می توانیم صراحتا بگوییم که ژنرال امدو تومانی توره با آگاهی تمام به نتایج چنین وضعیتی این سربازان جوان و بی تجربه را به قصاب خانه می فرستاد. سربازان جوان به دام شورشیان طوارقی می افتادند و از سوی دیگر تروریست ها به تلافی دست بسته سربریده می شدند.

تصاویر سربازان تحقیر شده از طریق شکبه های اجتماعی و تلفن همراه از جبهه به دست ما می رسید. امدو تومانی توره سعی می کرد با پرت و پلاگوئی در تلویزیون ملی مالی موضوع را خفه کند، او حتی در اشکال سربسته مردم را تهدید می کند که واکنشی نشان ندهند. اهالی مالی (در فقری که به سر می برند به دلیل سیاست چپاول دارائی های ملی، خصوصی سازیها، اخراج ها، بی کاری، بزهکاری و بسته شدن مدارس و فقدان بهداشت عمومی) با مرگ در روحشان، پس از سخنرانی تلویزیونی امدو تومانی توره که هیچکس بجز خودش و و همسرش را قانع نکرد، احساس کردند که با تمام فقری که به آنها تحمیل شده در شرافت ملی شان نیز مورد تهاجم قرار گرفته اند.

فردای این نمایش تلویزیونی، هزاران زن، مادر، خواهر و فرزندان سربازان اردوی کاتی (از جائی که کودتای 22 مارس 2012 حرکت کرده بود)، قربانیان سیاست ماکیاولیک، و مناسبات رئیس جمهورشان با شورشیان طوارقی و تروریست ها، با پشتیبانی مردم باماکو به سوی کاخ ریاست جمهوری راهپیمائی کردند. امدو تومانی توره یک بار دیگر برد واقعه را به حداقل تعبیر کرد و آن را «جنبش احساسی» تلقی نمود.

امدو تومانی توره یک نمایش تلویزیونی هالیووودی دیگر با شرکت همسران سربازان راه اندازی کرد...یک بار دیگر طرحش با شکست مواجه شد و نمایش هالیوودی که او کارگردانی می گرد به دادگاه عمومی خود امدو تومانی توره تبدیل شد که میلیونها نفر از اهالی مالی به تماشای پخش مستقیم آن نشسته بودند.

همسران سربازان صراحتا امدو تومانی توره را مسئول و متهم به تمام مشکلات و دردها و رنجها دانستند :

امدو تومانی توره، می گویند که شما سردستۀ حقیقی شورشیان هستید؟

امدو تومانی توره، می گویند که شما شورشیان را از موضع گیری و حرکات یگان های نظامی ما مطلع می سازید؟

امدو تومانی توره، می گویند که شوهران ما در ارتش به اندازۀ کافی غذا نمی خورند و گرسنگی می کشند؟

امدو تومانی توره، می گویند که در جبهه به اندازۀ کافی مهمات به سربازان ما نمی رسد، چون که شما از ارسال مهمات امتناع می کنید؟

امدو تومانی توره، می گویند شما از صادر کردن فرمان حمله و تیراندازی خودداری می کنید؟

(امدو تومانی توره به شکل مستقیم در پخش تلویزیون ملی مالی اتهامات دیگری را نیز باید متحمل می شد)

در نتیجه، برای هر تماشاگری کاملا روشن بود که قدرت به خاک افتاده است و می تواند توسط اولین کاندیدائی که شهامت پا پیش گذاشتن را داشته باشد، باز پس گرفته شود، این کاری بود که«کمیتۀ ملی اصلاحات دموکراتیک و بازسازی دولت» به تاریخ 22 مارس 2012 بدان تحقق بخشید، و آن کسی را که خود را فناناپذیر تصور می کرد از قدرت بیرون راند.

6)بازسازی دموکراسی در مالی

در مصاحبه ای با روزنامۀ لوموند، گفتم : «کودتای 22 مارس 2012 رؤیای مردم مالی بود که نظامیان آن را به واقعیت تبدیل کردند» در این مورد کمی دورتر توضیح خواهم داد... 

29 آوریل 2012، مردم مالی خودشان را برای انتخاب رئیس جمهور جدید آماده می کردند تا اینکه امدو تومانی تورۀ خیانتکار جعبّ جادوئی اش را باز کرد یعنی شورش طوارق را براه انداخت، و طبیعتا تصور می کرد که می تواند آن را تحت کنترل خود بگیرد. دیگر هیچکس صدایش درنمی آمد و انتخابات را نیز فراموش کردند. بر این اساس، عملا و فورا مالی در خلأ حقوقی و قانون اساسی سقوط کرد، یعنی وضعیتی میتوانست تنها  به نفع سیاستهای امدو تومانی توره تمام شود. با وجود روشن بودن چنین وضعیتی مثل آب روان روی صخره، امدو تومانی توره با ریاکاری دائما اعلام می کرد که انتخابات برگزار خواهد شد، ولی عملا واقعیت به شکل دیگری بود : زیرا چگونه کشوری که در وضعیت جنگی بسر می برد و بخشی از سرزمین در تصرف شورشیان طوارقی بسر می برد، می تواند انتخابات آزاد و شفاف برگزار کند؟

به همین علتف و به دلیل بحران در شمال مالی، صداهائی برای به تعویق انداختن انتخابات برخاست. در واقع، امدو تومانی توره هیچ شانسی نداشت، نه برای انتخاب شدن (برای سومین بار) و نه تمدید و تداوم بخشیدن به مجوز قانونی اش، بر این اساس، کارت شمال را برای بی ثبات سازی مالی به بازی گرفت، یعنی کارت شیطانی که با خشونت تمام علیه مردم مالی به کاربست.

داشت موفق می شد، ولی مردم مالی (می خواهم بگویم، اکثریت خاموش و قربانیان سیاستهای ماورای قبر چپاولگران حریص سیاسی نظامی از دوران سقوط دیکتاتور در مارس 1991)، و جناح میهن دوست و جمهوری خواه ارتش توانستند از خون ریزی جلوگیری کنند و حرکت رهائی بخش 22 مارس 2012 را راه اندازی کنند و به بزرگترین رژیم جنایتکار تاریخ کشور ما خاتمه دهند. به همین دلایل است که امدو تومانی توره، همانگونه کهکاپیتان امدو حیا سانوگو رئیس ««کمیتۀ ملی اصلاحات دموکراتیک و بازسازی دولت» اعلام کرده است، باید در برابر دستگاه دادگستری کشور ما پاسخگوی خیانتهایش باشد.


 7)انقلاب 22 مارس 2012

 از دیدگاه فروتنانۀ ما، باید چیزها را با نام آنها نامید. 22 مارس 2012 یک حرکت رهائی بخش است و می خواهد موجب تحول مالی (کشور مالی) شود...این انقلاب دو موضوع اساسی را مطرح می کند :

1)ترمیم دموکراسی

2)بازسازی دولت قانونی.

در واقع، در مقدمه جوهر اصلی دموکراسی خودمان را توضیح دادم که هیچکس حق ندارد آن را از ما بگیرد یا مدعی پدرخواندگی آن شود. جوهر اصلی دموکراسی ما در مبارزۀ مردم ما بوده که از دوران بسیار قدیم علیه برده داری، استعمار و رژیم دیکتاتوری آغاز شده است.

امرزو، برای همه روشن است که امدو تومانی توره و هوادارانش دموکراسی را از مردم ربودند، و آن را از محتوا تهی ساخته و جسد بی جان آن را به مردم مالی تحویل دادند. با دروغها و مسخره گیهایش به هوش و ذکاوت و مبارزات ما توهین می کند. به پشتیبانی اربابان امپریالیستش (بنیاد جیمی کارتر، بنیاد ژرژ سوروس، لوژهای فرانماسونیک و شیطانی)، هیچکس شهامت مخالفت ورزیدن با او و طرح های مخربش را نداشت، به استثناء چند صدای نادر در بیابان. امدو تومانی توره دولت مالی را نابود کرد و دموکراسی را نیز از بین برد.


8) عوامل خارجی بحران کشور مالی

برای شناخت بحران کشور مالی می توانیم به چند عامل خارجی نیز اشاره کنیم که مهمترین آنها ایالات متحده و فرانسه هستند.

ابتدا ایالات متحده. برای تحکیم و تقویت حاکمیت جهانی خود، ایالات متحده می خواست در شمالی مالی پایگاه نظامی ایجاد کند، نه تنها برای تداوم به اصطلاح مبارزه علیه تروریسم، بلکه برای تقویت حضور نظامی در این منطقۀ جغرافیای استراتژیک که به گفتۀ کارشناسان اهمیت درجۀ یک را دارا می باشد. ولی به مدد فشار جریان های اجتماعی و برخی احزاب سیاسی، امدو تومانی توره نتوانست به این درخواست ایالات متحدۀ آمریکا پاسخ بگوید. ولی روشن است که امدو تومانی توره همواره برای اجرای چنین طرحی تلاش کرده است. از سوی دیگر فرانسه حضور نظامی ایالات متحده را در منطقۀ تحت نفوذش به چشم تردید می نگریست. برای تنبیه کشورمالی، آمریکائی ها هرگز ضعف های امدو تومانی توره را نبخشیدند. به همین علت، و فراسوی اعلامیه های تبلیغاتی، محکوم کردن ها، ایالا متحده دست القاعده شاخۀ مغرب اسلامی را باز گذاشتند، و هرگز هیچ کمکی را برای مالی جایز نداستند که فعالانه و عملا علیه شورشیان طوارقی و تروریست های اسلامگرا وارد مبارزه شده بود.

فرانسه : در تداوم نفی برخی توافقات، یکبار دیگر به دلیل هوشیاری سیاسی مردم مالی و پشتیبانی های محافل بین المللی، فرانسه از سال 2006 با مالی به شکل قهرآمیزی رفتار می کرد.


9)مسئلۀ گروگانهای فرانسوی و القاعدۀ مغرب اسلامی

شش فرانسوی در بیابانهای مالی توسط القاعده شاخۀ مغرب اسلامی دستگیر شدند. بین این خطوط بی هیچ تردیدی می توانیم بگوییم که در بیانیه های پی در پی توسط رهبران فرانسوی که بیشتر نگران هم وطنان خود هستند تا زندگی چهارده میلیون از اهالی مالی و ثبات این کشور فقیر. بر این اساس فرانسه همیشه قاطعانه مانع امدو تومانی توره شده است که برای حفظ جان گروگانها، علیه طوارقی ها و تروریست های القاعده شاخۀ مغرب اسلامی واقعا نجنگد. زیرا القاعده شاخۀ مغرب اسلامی، در گذشته و در عملیات نظامی ناموفق فرانسه برای نجات یک گروگان فرانسوی، تردیدی در کشتن گروگان فرانسوی بخود راه ندادند.

خلاصۀ مطلب : بین تمایلات امپراتوری آمریکا، منطقۀ نفوذی فرانسه، زندگی گروگان های فرانسوی، حضور اسلامگرایان، گروه های شورشی مسلح، بلندپروازی های خود امدو تومانی توره برای حفظ قدرت، و ارتش مالی که به دلیل مشاورتهای نظامی آمریکا و فرانسه قطعه قطعه شده، مردمی که به حال خود رها شده اند، چه چیزی بجز بحرانی که امروز مشاهده می کنیم و از هم گسیختن شیرازۀ کشور می توانست از مالی باقی بماند؟

 

 

10)اتحادیۀ اقتصادی کشورهای آفریقای غربی 

سندیکای رؤسای دولتهای غیر قانونی که به نام مردم آفریقای غربی تصمیم می گیرند وعمل می کنند، با تحریم مالی (در سطح اقتصادیف سیاسی، دیپلماتیک) پس از کودتای 22 مارس 2012، کاری نکرد بجز شعله ورتر ساختن آتش علیه مردمی که پیش از این جراحت عمیقی بر آنها وارد آمده بود.

موضع گیری اتحادیۀ اقتصادی کشورهای آفریقای غربی به روشنی به ما نشان می دهد که به فرمان فرانسه و ایالات متحدۀ آمریکا عمل کرده است...

از چه زمانی این اتحادیه برای دموکراسی و دولت قانونی اظهار نگرانی می کند؟

از چه زمانی این اتحادیه برای تمامیت ارضی مالی یا یکی از اعضایش اظهار نگرانی می کند؟

این اتحادیه کجا بود وقتی که امدو تومانی توره قانون اساسی را برای حفظ قدرت خودش دستکاری می کرد؟

این اتحادیه کجا بود وقتی که سربازان جوان مالی توسط گروه های تروریستی سر بریده می شدند و شکمشان را پاره می کردند؟

از آنجائی که درد و رنج مردم مالی کافی نبود، از آنجائی که تحقیری را که مالی متحمل شده بود کافی نبود، می بایستی که اتحادیۀ اقتصادی کشورهای آفریقای غربی نیز به نیابت قدرتهای امپریالیستی، تمامی یک ملت را به مرگ تدریجی محکوم کند. اتحادیۀ اقتصادی کشورهای آفریقای غربی، با اعلام تحریم هایش، در واقع علیه مردم مالی اعلام جنگ کرده است.

ظرف یک هفته پس از اعلام تحریم، دیگر به بیمارستانهای باماکو (پایتخت مالی) برق نرسید، نتیجۀ چنین تحریمی مرگ صدها بیمار بود که دیگر امکان درمان برای آنها وجود نداشت. شرکتهای تجاری کوچک  عملکردشان متوقف شد، بهای اجناس حیاتی به اوج رسید، نبود بنزین، دارو، بانکها دیگر اعتباری نداشتند، دوایر اداری به کندی کار می کردند، تجارت متوقف شده بود، صورتهای در هم کشیده و شکمهای خالی، تلخی و فشار روزمره روی تمام چهره ها قابل رؤیت بود، از حال و روزگار امور داخلی کشور چه می توانیم بگوییم، روستاها و روستا نشینانی که اکثریت خاموش را تشکیل می دهند گیج و منگ شده اند، تمام شرایط فراهم آمده تا مالی را در جنگ داخلی و برادرکشی صد ساله غرق کند. زنان و مردان مالی، دوران سختی فرا رسیده است، نبوغ ما را به مبارزه طلبیده اند، شرافت انسانی ما را لگد مال کرده اند. زمان آن فرا رسیده است که یک صدا حرف بزنیم، از شکافها و اختلافها عبور کنیم و در خیزشی ملّی برای مردمی یگانه، هدفی یگانه، اعتقادی یگانه به پا خیزیم.

اطلاعات تکمیلی مهم :

با توجه به وخامت اوضاع، نه فرصت آن را داشتم و نه روحیۀ مناسبی که این تأملات را منتشر کنم، زیرا به کندی و بر اساس فرصتهائی که داشتم می نوشتم. صدها نامۀ الکترونیکی از تمام دنیا برایم می فرستادند و از من می خواستند که دیدگاهم را دربارۀ کشورمان توضیح دهم. نمی خواستم فورا واکنش نشان دهم و دیدگاهی را مطرح کنم که حاصل هیجان حسی، احساس جراحت میهن دوستانه باشد. در عین حال قطعاتی از پازل این بحران هنوز غایب بود و در آغاز بسر می برد. بر این اساس هر تحلیل عجولانه ای می توانست تأثیر معکوس داشته باشد، به تمام این دلایل است که سعی کردم تعادل خودم را حفظ کنم، به ویژه در این دوران سختی که کشور ما گرفتار آن شده است.

در واقع، پس از توافق نامه ای که اتحادیۀ اقتصادی کشورهای آفریقای غربی به تاریخ 6 آوریل 2012 امضا کرد، تحریم های جنایتکارانه علیه مردم مالی برداشته شد ولی ویرانیهائی که ببار آورد جبران ناپذیر است. انقلاب 22 مارس 2012 جنایات سیاسی و اقتصادی طبقۀ حریص سیاسی نظامی مالی را که طی 20 سال سرنوشت کشور را در دستهایشان داشتند، مثل روز آشکار کرد. بی گمان 22 مارس 2012 اغاز دوران نوینی در زندگی اهالی مالی خواهد بود و مردم دیگر تماشاگر منفعل سرنوشت خودشان نخواهند بود، و برای به قدرت رساندن نمایندگان قانونی و اصیل مبارزه خواهند کرد. سالهای آینده مالی طبقۀ سیاسی نوینی از زنان و مردان را بخود خواهد دید که با مسئولیت راستین به منافع مردم اندیشیده و در راستای حفاظت از آن عمل خواهند کرد. ضایعاتی که مالی پیش از 22 مارس 2012 بخود دید، بی گمان نام آن باید همانا بی اعتنائی هائی باشد که اکنون ما  را در این وضعیت قرار داده است.

با اشغال شمال توسط جنبش رهائی بخش ازواد، تروریستها، آیا مردم شمال مالی به سیاستمداران جنوبی به اندازۀ کافی اعتماد خواهند کرد که هرگز به شکل عینی مسئلۀ قوم طوارق را مورد بررسی قرار نداده است. بی گمان وضعیتی که در شمال به وجود آمده تأثیرات بی بدیلی برجا خواهد گذاشت، و مردم شمال مالی پی خواهند برد که تنها می توانند روی خودشان حساب کنند، زیرا شکست سیاستمدارانی که کشور را فروخته اند شگفتی آور است. به همین علت، باید قویت مسئولیت چنین وضعیتی را پذیرفت و به دولت قدرتمندی نیازمند هستیم که با تمام مردم مالی به شکل یکسان و برابر رفتار کند. بر اساس گزارشات برخی دوستان ما در گااو که توسط جنبش رهائی بخش ازواد اشغال شده، ادارت چپاول شده، فروشگاه ها و بانک به تاراج رفته، و به زنان نیز توسط شورشیان طوارقی تجاوز شده است. چگونه می توانند مدعی شوند که کشوری را  که در چنین خشونتی به سر می برد آزاد کرده اند؟

در سطح بین المللی

در عین حال این بحران نشان داد که مالی دوستی ندارد، نه ایالات متحده، نه فرانسه و نه حتی روسیه و چین انگشت کوچکشان را نیز برای نجات مالی حرکت نخواهند داد. مالی به ناگاه از خواب بیدار شده و باید به تنهائی با سرنوشت خود رویاروئی کند.

در سطح منطقه ای

اتحادیۀ اقتصادی کشورهای افریقای جنوبی به فرمان ایالات متحده و فرانسه می خواهد برای حفظ تمامیت ارضی مالی نیروی نظامی بفرستد. ولی تاریخ به ما آموخته است که نیروهای خارجی همیشه دیر یا زود به نیروی اشغالگر تبدیل شده است.

در واقع، ساده انگارانه خواهد بود که ما تصور کنیم که نیروهای اتحادیۀ اقتصادی کشورهای آفریقای غربی بیایند و برای مالی بمیرند. به همین گونه رئیس جمهور ساحل عاج السن کاتارا می خواهد مبارزان قدیمی اش را که در بی کاری بسر می برند، به خدمت بگیرد. مالی باید در این مورد هشیار باشد و باید با مداخلۀ نیروهای اتحادیۀ اقتصادی کشورهای آفریقای غربی مخالفت کند. اگر اتحادیۀ اقتصادی کشورهای آفریقای غربی می بایستی در رابطه با مالی نقشی ایفا کند، این نقش صرفا باید سیاسی باید تا مالی از بحران بیرون بیاید. بر این اساس فکر می کنم که به عهه=دۀ خود مالی خواهد بود که به شکل سیاسی و نظامی شمال کشور را باز پس بگیرد.

در نتیجه و در فراسوی تمام مطالبی که مطرح کردیم، راه حل مسائل مالی باید از طریق داخل حل شود و نه از طریق مداخلۀ خارجی...به هر قیمتی شده با وجود تمام وضعیت بحرانی و مشکلاتی که مردم مالی با آن روبرو هستند، باید مسائل مالی را خود مالی ها حل کنند در غیر این صورت تأثیر معکوس و منفی به وجود خواهد آورد.

هر راه حل خارجی شاید در کوتاه مدت تأثیراتی داشته باشد ولی در دراز مدت تأثیرات منفی خواهد داشت، که دیر یا زود خودش را نشان خواهد داد. چنین امری به عهدۀ مالی ها خواهد بود که با یکدیگر گفتگو کنند تا هرگز چنین وضعیتی در کشور ما و به همین گونه در تمام آفریقا تکرار نگردد.

   

1)      Iyad Ag Aly

2)      Mouvement National de Libération de l’Azawad

 


دیشب در اطراف ساعت 23 ، میشل کولن پرونده ای را که در سال گذشته دربارۀ مالی تهیه کرده بود برای ما فرستاد. در نتیجه با وجود حجم کارهائی که در دست تهیه دارم، تلاشم بر این خواهد بود که اگر نه تمام مطالب بلکه دست کم بخشی از این مطالب را بفارسی ترجمه کرده و در اختیار دوستان  قرار دهم. مطمئنا این پرونده می تواند پیش زمینه ای باشد برای روشنتر ساختن  مطالبی که ما اخیرا در مورد حوادث مالی منتشر کردیم. در اینجا یادآوری می کنم که اخیرا خیلی پیش از گذشته برای چندمین بار به این نتیجه رسیدم که تقریبا تمام مطالبی که من از فوریه 2010 تا امروز در گاهنامۀ هنر و مبارزه و تا حدودی در وبلاگ «مقالات» و یا «ویژۀ کاربرد اورانیوم ضعیف شده در جنگ های معاصر» ترجمه کرده و یا نوشته ام، می تواند در مجموع به عنوان جلد دوم کتاب «استعمار در آسیا» نوشتۀ کارل مارکس و فردریش انگلس تلقی شود. البته این کتاب را که پیش از این به شکل قطعه قطعه در بلاگفا منتشر کرده بودم زیر نگاه گمرکات نوشتاری و سانسور  به دلیل اخلاقی حذف شد.. گویا که گمرکات هر دو سوی چرخ گردان قوانین مشابهی دارند. ولی به گفتۀ شکسپیر، «بودن یا نبودنپرسش این است».

حمید محوی/پاریس/ 18 ژانویه 2013

 

Investig’Action

Michelcollon.info

سایت میشل کولن


پروندۀ کشور مالی : صدای بی صدایان

مداخلۀ نظامی فرانسه به شکل دراماتیکی کشور مالی در آفریقا را به پیشخوان رسانه ها کشاند. برای درک عمیقتر مسائل کشور مالی، ما پرونده ای را که در سال گذشته پس از کودتای کاپیتان سانوگو تهیه کرده بودیم به شما پیشنهاد می کنیم. در آینده در انوستیگاسیون آکسیون، ویدئوی میشل کولن و گزارشات دیگری را دربارۀ بحران فعلی در مالی منتشر خواهیم کرد.

 

رهبران مالی که مزاحمت ایجاد می کنند،

فرانسه آنها را حذف می کند

18 آوریل 2012

 

موبیدو کیتا نخستین رئیس جمهور مالی (1960-1968) است. در تمام طول زندگی اش از موضع ضد استعاری دفاع کرد. او عملا و به شکل مادی از الجزایر و جبهۀ ملی رهائی بخش دفاع کرد. موبیدو کیتا نگهداری پایگاه های نظامی فرانسه را در مالی نپذیرفت و آزمایش های هسته ای فرانسه را در منطقۀ صحرا مورد انتقاد قرارداد. علاوه بر طرفداری از پان آفریقا، او طرح های اجتماعی بی شماری را در درون مالی به اجرا گذاشت. رویکردهای او باب طبع فرانسه نبود، و به همین علت کودتائی را علیه او راه اندازی کرد و موسی ترااوره را دررأس کشور گماشت. تارااوره 23 سال دیکتاتوری خونینی را به مردم مالی تحمیل کرد. موبیدو کیتا را به زندان انداخت و شرایط سختی را به او تحمیل کرد بگونه ای که به تاریخ 16 می 1977 به مرگش انجامید. (مترجم : در ویکیپدیا نوشته شده است که زندانبانانشغذای سمی به او خورانده بودند).

 

چند بیانیه که شخصیت موبیدو کیتا را

منعکس می سازد

(گاهنامۀ هنر ومبارزه : حجم مطالب به اندازه ای زیاد است که می بایستی انتخاب می کردم، در نتیجه در اینجا تنها نخستین بیانیۀ رفیق موبیدو کیتا را ترجمه خواهم کرد. دوستانی که به زبان فرانسه آشنائی دارند طبیعتا می توانند به متن اصلی مراجعه کنند.)

بیانیۀ به رؤسای هیئت دیپلماتیک دربارۀ تخلیۀ یگان های فرانسوی از خاک مالی (20.01.1961)

 

عالی جنابان،

من از شما سپاسگذارم که با وجود وقت گرانبهایتان و با کارهای بسیار مهمی که شما را بخود واداشته، به دعوت من پاسخ می گوئید. اهمیت مکاتبه مرا مجبور ساخت که خودم به اطلاع شما برسانم. در این ساعت، سفیر فرانسه در جمهوری مالی از تصمیم حزب و دولت من مطلع شده است که فرانسه پایگاه های نظامی خود را در باماکو، کاتی، گااو و در تسالیت تخلیه کند که بر اساس توافقات فرانسه و مالی در پاریس به تاریخ 22 ژوئن 1960 در اشغال خود داشته است. ولی این توافقات در رابطه با فدراسیون مالی پس از حوادث 19 و 20 اوت 1960 و باز شناسی فرانسه و دولت سنگال در مورد استقلال فدراسیون مالی باطل گردیده است.

جمهوری مالی خواست خود را مبنی بر همکاری با فرانسه بر اساس عدام دخالت در امور داخلی و احترام به حاکمیت ما اعلام کرده است. تصمیم حزب من و دولت من به هیچ عنوان چنین خواستی را زیر علامت سؤال نبرده است...یگان های قدرت استعماری نمی تواند در سرزمین استعماری قدیمی و در کنار یگانهای نظامی دولت مستقل جدید مستقر باقی بماند.

از سوی دیگر، مردم مالی، اتحادیۀ سودان، و دولت کشور من همواره سیاست غیر متعهد ها را بین دو بلوک انتخاب کرده اند. اتخاذ چنین وضعیتی در تضاد با حضور نظامی قدرت های خارجی می باشد...

عالی جنابان از شما خواهشمندم تصمیم قاطعانۀ ما را برای تخلیۀ نیروهای مستقر در جمهوری مالی به اطلاع  دولتهای خودتان برسانید

از شما سپاسگذار هستم

http://www.michelcollon.info/Les-leaders-maliens-qui-derangent.html?var_mode=calcul


January 20th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی